ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند؟

ازدواج ایرانیان باستان

خانواده و زندگی زناشویی، یکی از موارد و سنت های مهم بین ایرانیان باستان بوده است. ایرانیان باستان ازدواج و خانواده را به توصیه زرتشت، مقدس می دانستند و ارزش زیادی برای آن قائل بودند.

ایرانیان برای مراسم های ازدواج و خواستگاری، سنت ها و رسوم مختلفی داشتند. با ما همراه باشید تا به این سوال که ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند پاسخ دهیم.

ایرانیان باستان با چه کسانی ازدواج می کردند؟

زن در ایران باستان، از جایگاه و مقام بالایی برخودار بود و این موضوع در ازدواج و زندگی زناشویی نیز صادق بود. البته که برای زنان مختلف با طبقه و وضعیت اجتماعی مختلف نیز این حقوق و مزایا متفاوت بود.

اهمیت زن چنان در جوامع ایران باستان زیاد بود که ایزدبانوانی وجود داشتند مانند آناهیتا که نماد عشق، زیبایی و باروری بودند.

آناهیتا در خدایان چنان اهمیتی داشت که او را مادر خدا می نامیدند. علاوه بر آناهیتا، ایزدبانوهای دیگری مانند ناهید و اشی نیز در اساطیر ایرانی وجود داشتند.

در آن دوران، اغلب دختران بودند که شوهر خود را انتخاب می کردند. این موضوع در شاهنامه نیز وجود دارد. همانند زمان ما، رضایت پدر و مادر در ازدواج امر مهمی بوده است.

در آن زمان به دلیل وجود عقاید و سنت های مختلفی مبنی بر پاک ماندن خون و نژاد، اکثر ازدواج ها بین خویشان نزدیک، فامیل و در نهایت دودمان صورت می گرفته است.

در ایران باستان رضایت دختر و پسر برای ازدواج و تمایل آن ها به ازدواج نیز مسئله بسیار مهمی بود و نقش اساسی در صورت گرفتن پیوند ازدودج داشت.

جایگاه اجتماعی خانواده و ازدواج

همانطور که پیش از این نیز ذکر کردیم، خانواده و ازدواج در دوران باستان، جایگاه بسیار ویژه و مقدسی داشت.

اهمیت این موضوع در مسائل اجتماعی نیز دیده می شد. افرادی که ازدواج کرده بودند، آسان تر کار پیدا می کردند و از مزایای اجتماعی بیشتری برخودار می شدند. به همین دلیل، مردانی هم که ازدواج نمی کردند و از آن به هر دلیلی سر باز می زند، گناهکار دانسته می شدند.

اهمیت ازدواج در دوران قدیم، در حدی بود که پادشاهان و حکمرانان نیز از جوانان، برای انجام ازدواج حمایت می کردند.

پادشاهان درستکار، هر ساله برای تعداد زیادی از دختران کشور جهیزیه تهیه می کردند تا ازدواجشان آسان تر شود و راحت تر بتوانند ازدواج کنند. پادشاه ساسانی، خسرو انوشیروان، یکی از پادشاهانی است که در انجام این حمایت ها بسیار مشهور است.

خواستگاری ایرانیان باستان

ازدواج برای ایرانیان باستان، یک تکلیف دینی بود. پیش از این هم اشاره کردیم که اغلب دختران، شوهر خود را انتخاب می کردند، اما اگر پسری نیز به خانمی علاقمند می شد، نامه ای به پدر دختر می داد.

پسر و خانواده اش، نامه در رابطه با خواستگاری از دختر، در کاغذی سبز رنگ می نوشتند و در پاکتی سبز قرار می دادند.

سپس پاکت سبز را با یک کله قند، مقداری آویشن و سنجد، در دستمالی سبز می پیچاندند و به خانه دختر می فرستادند.

پدر دختر نیز به همین روش، پس از چند روز، نامه ای به عنوان جواب پس می فرستاد. در برخی موارد دیگر نیز، مادر و خواهر پسر، اگر خانواده دختر نیز به ازدواج دخترشان تمایل داشته باشند، به همراه چند نفر دیگر از بستگان، به خواستگاری اولیه دختر می رفتند.

پس از موافقت های اولیه، روز نامزدی رسمی، پسر و خانواده اش، به همراه برخی بستگان نزدیک، به خانه دختر می رفتند.

خواستگاری ایرانیان باستان

علاوه بر انگشتر، هدایای زیادی نیز مانند سکه طلا، پارچه های زیبا، کیف و کفش نیز همراه خود برای دختر می بردند.

علاوه بر این موارد و هدایا، دو لاله که درون هر کدام شمعی روشن گذاشته شده، آیینه، گلاب پاش، کله قند و نقل با خود می بردند.

پس از چند روز نیز، بستگان دختر با هدایا، لاله های روشن و شیرینی، به خانه پسر می رفتند. البته دختر و پدر و مادرش در این مراسم شرکت نمی کردند و به خانه پسر نمی رفتند.

پس از انجام این مراسم های طولانی و پیچیده، پسر می توانست به خانه دختر برود. بعد از آن نیز، هنگامی که دو خانواده آمادگی داشتند و روز مبارکی هم در راه بود، مراسم ازدواج برپا می شد.

تمام این جزئیات و سنت های کوچک و بزرگ، نشانه اهمیت و جایگاه ویژه ازدواج در میان اقوام باستانی ایران است.

مراسم عقد و ازدواج ایرانیان باستان

ازدواج، مراسم اصلی پیوند بین زوجین است که پس از مراسمات خواستگاری انجام می گرفت. پیچیدگی ها و جزئیات در مراسم عقد، به اندازه همان خواستگاری است.

گذشتگان به مراسم عقد و ازدواج، سور می گفتند. در این مراسم عروس و داماد لباس های سبز می پوشیدند. رنگ سبز در آن دوران، نشانه نیک بختی بود.

عروس، با لباسی سبز و همچنین روی سر خود یک تور سبز می انداخته است.

داماد نیز با لباسی سبز و روی شانه خود چادر یا دستمال سبز می انداخته است. پشت سر داماد، برادر یا یک فرد صمیمی با او می ایستاده و سینی در دست می گرفته است.

روی سینی دستمالی سبز قرار می گرفته و درون آن یک انار شیرین، تخم مرغ، قیچی و مقداری آویشن، نقل و شیرینی می گذاشتند. هر کدام از این موارد موجود در سینی، نمادی مقدس بوده اند.

مراسم عقد و ازدواج ایرانیان باستان

در آن زمان نیز سفره ای تحت عنوان سفره عقد وجود داشته است، با این تفاوت که سفره گواه نامیده می شد.

در این سفره نیز موارد مختلفی با معانی متفاوت گذاشته می شد. از جمله این موارد می توان به کتاب اوستا، قند سبز، شال سبز، تخم مرغ، انار شیرین، برگ آویشن مخلوط شده با برنج، سنجد و نقل، نخ و سوزن و قیچی، اشاره کرد.

به عنوان مثال، قیچی نماد همکاری بین دو تیغه است که به منظور همکاری و هم اندیشی زوجین است.

انواع ازدواج

مانند اکنون، در آن زمان هم انواع مختلف ازدواج وجود داشته است که برای شرایط های مختلفی در نظر گرفته می شد.

پادشاه زن

این ازدواج در شرایط عادی انجام می گرفته است و شامل همه دختران بالغ می شود. در این نوع ازدواج، والدین دختر و پسر، حتما باید از این ازدواج راضی باشند.

در این نوع ازدواج، دختر از کلیه ی حقوق و مزایای زندگی زناشویی بهره مند می شد. در این نوع ازدواج، دختر و پسر باید از یک طبقه اجتماعی باشند و همچنین دختر باید باکره باشد.

پس از ازدواج، وظایفی مانند رسیدگی به امور داخلی خانه، تربیت کودکان و سرپرستی دیگر زنان و بردگان خانه، به همسر واگذار می شد.

چاکرزن

در شرایطی که شوهر یک زن در اثر عوامل مختلف فوت می کرد و یا از زن جدا می شد، ازدواج مجدد این بانو، از نوع چاکرزن بود.

عموما این ازدواج برای زنان بیوه یا زنانی که از طبقه پایین تری نسبت به مرد بودند، انجام می شد. در این نوع ازدواج، زن همان حقوق و مزایای پادشاه زن را دارد تنها با یک تفاوت که مربوط به بعد از وفات زن است.

اقوام باستانی معتقد بودند که زنی که پس از فوت شوهرش ازدواج مجدد کند، در جهان پس از مرگ، از آن شوهر اول خود خواهد بود. به همین دلیل نیز این ازدواج به این نام شناخته می شد.

همچنین به همین دلیل در ازدواج از نوع چاکرزن، پس از مرگ زن، آیین های کفن و دفن و مراسمات عزاداری، تا سی روز به عهده شوهر دوم و پس از آن، به عهده بستگان شوهر اول خواهد بود.

ایوک زن

این نوع ازدواج، مربوط به شرایطی است که خانواده دختر، فرزند پسر نداشتند. در این صورت، دختر و پسر پس از ازدواج، می بایست اولین پسر خود را به خانواده دختر می دادند.

به همین دلیل، بعد از نام پسر، نام پدربزرگ او روی نام و نام خانوادگی اش قرار می گرفت.

خودسرزن

این ازدواج در شرایطی انجام می گرفت که پدر و مادر دختر یا پسر، با ازدواج آن ها موافق نبودند. پسران و دختران بالغی که تمایل به ازدواج با هم داشتند، علیرغم عدم رضایت والدین، می توانستند ازدواج کنند و برای این امر منع قانونی وجود نداشت.

در این شرایط دختر به صورت قانونی از ارث پدری محروم می شد مگر اینکه خود پدر تمایلی به این کار داشته باشد یا وصیتی در این رابطه داشته باشد.

نفقه، مهریه و جهیزیه

اقوام باستانی ایرانی، مواردی مانند نفقه و مهریه را برای دختران در نظر می گرفتند. داماد موظف بود که برای عروس به طور رسمی مهریه تعیین کند که می توانست هنگام ازدواج یا در صورت طلاق، آن را پرداخت کند.

شوهر همچنین موظف بود برای همسر خود نفقه در نظر بگیرد و آن را پرداخت کند.

براساس قوانین گذشتگان، دختر پس از ازدواج، از ارث پدر بی نسیب می ماند. به همین منظور خانواده دختر، جهیزیه کامل و بزرگی به او می دادند. میزان جهیزیه هنگام خواستگاری و عقد تعیین می شد.

طلاق در ایران باستان

در ایران باستان، تعدد زوجات نیز وجود داشته است و مردان می توانستند چندین زن اختیار کنند.

البته این موضوع به میزان سرمایه و دارایی مردان نیز بستگی داشت. همچنین رضایت زن اول نیز اکثرا در این امر، در نظر گرفته می شد.

طلاق اما بین اقوام باستانی بسیار مذمت می شد و به ندرت انجام می گرفت. این موضوع در متون مختلف تاریخی نیز بیان شده است و برخی دیگر، طلاق را مخالف آموزه های دینی می دانستند.

حتی اینکه یک مرد به دلیل عدم باروری همسرش، او را طلاق دهد نیز نادر بود. برای حل این مشکل، خانواده ها می توانستند کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند.

طلاق در ایران باستان

سخن پایانی

در ایران باستان، خانواده کانون اصلی جامعه بود. در همین راستا ازدواج یکی از امور مقدس و توصیه شده توسط آموزه های دینی بود.

به همین دلیل حتی پادشاهان نیز از ازدواج جوانان حمایت می کردند. خواستگاری و مراسم عقد، در زمان ساسانیان، به دلیل اهمیت بالای آن، دارای جزئیات و سنت های زیادی بود.

همچنین برای شرایط های مختلف، انواع متفاوتی ازدواج وجود داشت. طلاق، بین ایرانیان باستان، امری غیرمعمول بود و به ندرت اتفاق می افتاد.

ایرانیان باستان، اغلب با خویشان و بستگان خود ازدواج می کردند و عقیده آن ها این بود که اینگونه می توان نژاد را پاک و اصیل نگه داشت.

دیدگاه شما

فرمول: 35 + 26
02149934